۱۳۸۸ فروردین ۵, چهارشنبه

داغدارم، نه برای کسی که نمی‌شناسمش، جز این که سالهاست وبلاگش را می‌خوانم، که برای خودم. برای خودم که سالها قبل تصمیم گرفتم موقتا از ایران برم تا دنیا را ببینم و بعد قدم به قدم ماندنم تمدید شد،‌ آنقدر که فراموش کردم برگشتن را. حالا مدتهاست همه چیز آنقدر تغییر کرده که برگشتن دیگر ممکن نیست. اما این هیچ از داغداری ام کم نمی‌کند.

هیچ نظری موجود نیست: