۱۳۸۷ آبان ۲۷, دوشنبه

یک یادداشت قدیمی

خوب , این دوست ناز و خوشگل من آخر راهی فضا شد. جالبه تو این مدت بیشتر وبلاگ نویسها مشغول غر و لند بودند که چرا این خانوم پا پولاش همچین کاری کرده و نرفته کودکان گرسنه آفریقا را نجات بده. من با این قضیه کاری ندارم و بهتره خودتون جواب انوشه خانوم رو بخونید. اما برام جالبه که من حتی یک بار هم یاد این مساله نیفتادم و مطمین ام که اگه چنین موقعیتی برام پیش می آمد, لحظه ای شک نمی کردم.

من همیشه سعی می کنم اگه به آدم موفق ای حسودیم شد, ساکت بمونم و زیاد اظهار نظر های مضحک نکنم (از قبیل ایراد گرفتن از قیافه آنجلینا جولی). اما این بار جالبه که حتی یک لحظه هم به این زن باهوش, خوشگل و شجاع حسودیم نشد. فقط همیشه تحسینش کردم. دمش گرم.

هیچ نظری موجود نیست: